سلناسلنا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

رنگین کمان خوشبختی زندگی من

اندر احوالات روزهای عید 99

1399/5/11 17:46
نویسنده : مامان
203 بازدید
اشتراک گذاری

سلنای عزیزم ، دختر گلم سلام

قند عسل مامان ،دخترکم

چقدر منتظر بهار بودیم 

چقدر لحظه شماری عید کردیم

چقدر منتظر مسافرت عیدمون بودیم

چقدر منتظر خرید وسایل هفت سین بودیم

ولی امسال سرنوشت برای همه دنیا یه طور دیگه رقم خورد، از اسفند ماه یه ویروس کوچولوی خیلی زشت اومد و کل دنیا رو خونه نشین کرد ؛ ما هم مثل همه آدمهای دنیا تو خونه موندیم و منتظر شدیم

مدرسه ها تعطیل شد

مغازه ها و پاساژها تعطیل شد

دید و بازدید ممنوع شد

پارک ها تعطیل شد

خلاصه همه جا تعطیل شد

حتی من و بابا هم تعطیل شدیم و بعد از چندین سال سه تایی باهم خونه موندیم ، البته این مورد خیلی خوب بود و دلخوشی امسالمون همین بود که فارغ از زمان هرکاری دلمون میخواست انجام دادیم.مثل اینکه اصلا ساعت و زمانی وجود ندارد. شیرینی شب عیدمونو درست کردیم،کیک درست کردیم ، نان روغنی درست کردیم ، شیرینی باقلوا درست کردیم ، نون خامه ای درست کردییم ، پیتزا پختیم ، نون ماه رمضون درست کردیم و هزار تا کار دیگه که هیچ وقت فرصت این کارها رو نداشتیم. خدار رو هزار مرتبه شکر که همگی سالم و سلامت بودیم ، فقط بیرون نمی تونستیم بریم ...خوب اونم باز به خاطر سلامتی خودمون بود.

خلاصه درسته که روزهای پرتنش و پر استرسی داشتیم ولی نخواستیم دختر کوچولوی قشنگمون توی عید دلش بگیره و حوصلش سر بره 😍

اینجا هم با بابا شهاب داشتی بازی می کردی . قربون دوتاتون بشم من 

عزیز دلم به امید روزی که دیگه صبح از خواب بیدار بشیم و ببینیم خبری از کرونا نیست.

خیلی دوستت دارم نفسم

مامان 

پسندها (1)

نظرات (0)