کابوس شیرین
دختر نازنینم
سلام
عزیزم سلنا ، هفته قبل یکی از سخت ترین و وحشتناکترین هفته های عمر من بود، کابوسی که همیشه ازش فرار می کردم... ولی خدا رو شکر و هزاران بار شکر که خیلی خوب سپری کردیم .
گلم ، شما از هفته قبل به مهد می ری و بهتره بگم من دارم با این موضوع آروم آروم کنار می یام. خوشبختانه مهدت اجازه داد تا مربی خصوصیت همیشه پیشت باشه و این موضوع کمی آرومم می کرد. خودت که خیلی از اونجا خوشت اومده ولی من باز هم هر لحظه نگران توئم ، اینکه غذات به موقع باشه ،اذیت نشی،دلتنگ نشی و ... و ...و.... دختر نازنینم همیشه دوستت دارم و به فکرتم.
خوب از این موضوع که بگذریم می رسیم به اینکه هفته بعد قراره برات تولد بگیریم، ناز گل مامان امسال تولدت یعنی 3 تیر افتاده شب احیا و ماه رمضون هست به خاطر این موضوع برای اینکه برات تولد بگیریم استثنائا" امسال روز نیمه شعبان یعنی 2 خرداد تولد گرفتیم ، آخه عزیزم شما روز نیمه شعبان بدنیا اومدی و امسال هم تو این روز برات تولد گرفتیم. خلاصه که مامان باز هم درگیر کارهای تولدت هست . کلی فسقلی مثل خودت برای تولدت دعوت کردیم و تم تولدت هم از اونجایی که عاشق رنگ آبی هستی فروزن ( السا ) انتخاب کردیم.
انشاالله 120 ساله بشی عزیزم و صحیح و سالم باشی .
گل زیبای من خیلی زیاد دوستت دارم
مامان