بوی عید می آید...

دختر نازنینم ، سلنا

سال93 هم داره تمام می شه ...زود گذشت..خیلی زود

یک سال دیگر رو به پایان است، دارم قطعات پازل زندگی را کنار هم می چینم به امید اینکه در پایان تصویر زیبایی برایم نمایش دهد. اولینش را اول سال گذاشتم...ابتدای سال قبل که نیکوییش برایم از بهارش پیدا بود چون دختر قشنگم لحظه تحویل کنار من و شهاب نازنینم بود و تمام فصلها را برایم زیبا کرد و قطعات زیادی کنارش جا خوش کردند و جا گرفتند. همه قطعات درست سر جایشان قرار گرفتند انگار کسی آن بالا بالاها دارد کمک میکند که قطعات پازل زندگیمون به خوبی در جای مناسبی قرار بگیرند.

نازنین دخترم ، روز قبل چهارشنبه سوری بود و خونه نانا رفتیم  ...شب هم مثل هر سال سبزه عید و کادوهامونو ازشون گرفتیم و برگشتیم خونه. مثل هر سال شرمندمون کردند و یه پیرهن خیلی ماه برای تو هدیه دادند.

امروز هم آخرین روز کاریه مامان هست و تا 15 فروردین کنار تو هستم.

خداوندا ، در این روزهای آخر سال بابت داشتن همسر خوب و مهربونم ، دختر قشنگ و ماهم ،پدرو مادر نازنینم که همیشه یاورم هستند و خواهر مهربانم از تو تشکر می کنم.

خدایا از تو می خوام دخترم سالم و سلامت در پناه تو حفظ بشه . خدایا تنی سالم ، عشقی زیاد در زندگیمون و برکت توی کارمون از تو می خوام.

خدایا دل دوستنم را چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو ده که هرکجا تردیدی هست ایمان ،هرکجا زخمی هست مرهم ، هرکجا نومیدی هست امید و هرکجا نفرتی هست عشق جای آنرا فرا گیرد.  آمین

دختر نازنینم برایت بهترین و بهترین ها را از خدای بزرگ و دوست داشتنیمون می خوام ، مثل سال پیش لحظه تحویل از خدای مهربون برای بابای خوبت سلامتی و موفقیت در کار و زندگی ، به مامان ناهید و بابا جون سلامتی ،شادکامی،سرسبزی و صمیمیت؛ خاله مریم و عمو خلیل و الیار سعادت و موفقیت ، مامان بزرگ و بابا بزرگ و عمو وهاب صفا و سلامتی ؛ عمو مهراب و زن عمو رسیدن به بهترین آرزوهاشون ؛ عمه آرزو و عمو رامین یه نی نی سالم ؛ عمو سهراب و خانوادشون محبت و سعادت بخواهی. خدای خوب مطمئن باش حرفهای فرشته های قشنگ و دوست داشتنی مثل تو رو خیلی زود می شنوه و آرزوهاشونو برآورده می کنه.

نفس مامان سال نو پیشاپیش مبارک و بدون که ما خوشحالیم با بودنت.

دوستت دارم

مامان