عیدت مبارک دخترم

1392/12/28 11:58

نویسنده : مامان

1,239 بازدید

اشتراک گذاری

آمد از ره فصل زیبای بهار نوبهاران خنده زد بر سبزه زار

پیک نوروزی رسید از آسمان از سفر آمد پرستو نغمه خوان

عیدت مبارک دخترم

عزیز مامان سلام

دختر گلم دیگه چیزی به عید نمونده و فردا شب ساعت ٨:٢٧ دقیقه سال نو تحویل می شه و یک سال قشنگ در کنار دختر نازنینم و همسر گلم شروع می کنم.

نازنین دخترم،چند روزی می شه که از پایین دو تا دندون فسقلی در آوردی،قربون شکل ماهت بشم که همه کارهات به موقع و سروقت هست.لحظه ای که دندونای کوچولوتو دیدم اونقدر ذوق کردم و داد زدم که همه همسایه ها فهمیدن که سلنا دندون در آورده، گرفته بودم تو بغلم و همش تو خونه می چرخوندمت ،تو هم که شیطون بلای مامان از خدا خواسته کلی خوشحال بودی و می خندیدی. خلاصه که تا چند دقیقه صدای خنده هردوتامون تو خونه پیچیده بود و کلی خوشحال بودیم. چون چند روز به عید مونده بود قرار شد آش دندونیتو تو تعطیلات نوروز درست کنیم و به همه فامیل پخش کنیم.

نازنین دخترم ،دیشب هم چهارشنبه سوری بود و خونه مامی ناهید بوددیم ، بعد از شام مامی هدیه های ما رو آورد ؛ برای تو یه لباس خیلی قشنگ خریده بود ،یه ظرف گنده آجیل چهارشنبه سوری و یه هدیه برای من و بابا شهاب . دستش درد نکنه و خدا در پناه خودش بابا جون و مامی رو حفظ کنه . براشون همیشه دعا کن. عزیزم شب هم موقع برگشتن آتیش ها رو می خواستم نشون بدم ولی تو خوابت برد و دلم نیومد که بیدارش کنم.

عزیزم سلنا ، سال قبل تو دلم بودی و الان خیلی خیلی خوشحالم که در آغوشمی ...خدایا شکرت

فردا باهم تو خونه هفت سین درست می کنیم و تمام اجزا هفت سین رو به عشق تو درست می کنم. خودت هم که اولین سین سفرمون هستی عزیزم ... سلنا .... که با وجودت این نوروز رو متفاوت تر از سالهای قبل کردی. دختر گلم سلنا، مرسی که کنارمونی.

عزیز دلم یکی دو روز بعد نهمین ماه زندگیتو هم تجربه می کنی ،تمام این لحظات دست خدا و حضور فرشته ها رو به بهانه وجود تو نازنین تو زندگیمون حس می کنم،با ورودت به زندیگیمون لحظه لحظه طعم برکت و عشق رو حس می کنم چون دختر گلم معجزه زندگی من و شهابه.